مقدمه
مسلمانان اگرچه یک گروه نسبتاً تازه وارد به سرزمین آمریکا هستند، لیکن با توجه به اینکه اکثراً جزو قشر مرفه و تحصیلکرده در کشورهای خود بوده، در آمریکا از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بالایی برخوردار هستند.
درعین حال آموزههای اسلامی و شاخصههای ارزشمند صداقت، امانتداری، پشتکار و ... باعث شده که مسلمانان بتوانند به راحتی در بافت جامعه آمریکا پذیرفته شوند. به عبارتی اقلیت مسلمانان آمریکا در کل یک جامعه طبقه متوسط و به لحاظ علمی، قشری تحصیلکرده و از نظر اجتماعی مرفه و سعادتمند است.
در این میان یکی از نکات و مسایل حائز اهمیت در مورد مسلمانان آمریکا و به ویژه جوانان مسلمان زیر سن 30 سال احیای اسلام و حساسیت آنها نسبت به مسلمانان در سطح جهان است. طبق آخرین آمار منتشر شده 65 درصد از جوانان مسلمان در آمریکا خود را ابتدا مسلمان و بعد آمریکایی میدانند.
در ارتباط با مسایل و معضلات اجتماعی 54 درصد بطورعموم از وضعیت و موقعیت کلی آمریکا ناراضی هستند. در عین حال بسیاری از مسلمانان در موازات با سایر آمریکاییها از سیاستهای خارجی این کشور نیز ناراضی بوده و معتقدند جنگ "علیه تروریسم" صرفاً یک تلاش و "بازی غیرمخلصانه" است. در همین راستا اکثر مسلمانان آمریکا چیزی حدود 53 درصد احساس میکنند که زندگی آنها بعد از حادثه 11 سپتامبر مشکلتر شده است.
بسیاری از مسلمانان چیزی بیش از 54 درصد ضمن ابراز نگرانی از تعصبات، جهالت و ناآگاهیهای مردم آمریکا در مورد اسلام، معتقدند "جنگ علیه تروریسم" آمریکا بعلاوه اظهارات غیرمسئولانه برخی از مقامات عالیرتبه دولتی و نمایندگان کنگره و تبلیغات هدفدار برخی از مراکز تاثیرگذار از جمله هالیوود و رسانههای تصویری و نوشتاری در آمریکا باعث شده است تا آنها آماج شک و سوء ظن مردم عادی و هدفی برای حملات گروههای افراطی شوند. اخرین نمونههای این حملات، حملههای خرابکارانه به مراکز و مساجد و به آتش کشیدن مساجد از جمله مسجد چاپلین در ایالت میسوری در ماه مبارک رمضان و انتشار فیلم موهن در یوتیوب است.
این حملات تحت عنوان پروژه اسلامهراسی تعریف میشود.
جمعیتشناسی
موضوع جمعیتشناسی و آمار مسلمانان و برآورد تعداد واقعی آنان در آمریکا همواره یک موضوع چالش برانگیز بوده و است. از آنجا که طبق قوانین و مقررات آمریکا دین و مذهب شهروندان در سرشماری ملی که تقریباً هر ده سال یک بار صورت میپذیرد منظور نمیشود، دادهها در این زمینه اغلب ناقص و راهکارهای دستیابی به آمار دقیق و صحیح ناکافی است.
یکی از راههای تخمینی نزدیک به واقعیت جمعیت مسلمانان آمریکا استفاده از آمار موجود مهاجرین کشورهای اسلامی، آمار مسلمانان متولد شده و تازهکیشان مسلمان در آمریکا و ادغام آنان با یکدیگراست. طبق آمار موجود تا دهه 1960 میلادی آمار مهاجرین مسلمان به آمریکا رقم چندان قابل ملاحظهای نیست. لیکن از دهه 1960 الی 1980 تعداد مهاجرین کشورهای اسلامی به این کشور به سرعت افزایش یافته و در دهههای 1990، 2000 و 2010 با توجه به مشکلات و جنگهای موجود در خاورمیانه و جهان اسلام رقم مهاجرین مسلمان به آمریکا به رقم قابل ملاحظه و چشمگیری تبدیل شده است. در عین حال با توجه به اذعان صاحبنظران و کارشناسان جمعیتشناس و جامعهشناسان دینی، مذهبی و اجتماعی مبنی بر این واقعیت که اسلام یکی از سریعترین ادیان رو به رشد در غرب و به ویژه آمریکا است، اگر آمار تازهکیشان مسلمان و متولدین مسلمان (مسلمانان جزو پرجمعیتترین خانوارها در اقلیتها است) آمریکا را به آمار مهاجرین مسلمان به این کشور بیفزایم، خواهیم دید که تخمین برخی از سازمانهای اسلامی که معتقدند جمعیت مسلمانان آمریکا حداقل 7 الی 9 میلیون است در مقایسه با آمار 2 الی 3 میلیونی منتشر شده از سوی مرکز آمار و سرشماری ایالات متحده آمریکا بیشتر به حقیقت و واقعیت نزدیک است.
تا حدود نیم قرن پیش و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درایران که به تعبیر حضرت امام (ره) انفجار نور بود و باعث بیداری جهان اسلام شده و به یکباره مه معادلات و پیشفرضهای سیاسی، دینی، فرهنگی واجتماعی جهان را جابجا نمود، تصور اینکه روزی اسلام به یک ابرقدرت در نظام بینالملل تبدیل شود حتی در مخیله بسیاری از جمعیتشناسان، جامعهشناسان و صاحبنظران علوم سیاسی در غرب هم نمیگنجید.
شاید اگر بگوییم ممکن است یکی از دلایل عدم اعلام و آمار صحیح و واقعی مسلمانان در آمریکا از سوی مقامات و مراکز آماری این کشور ناشی از همین جابجایی و تغییرات معادلات جهانی در رابطه با اسلام باشد بیربط نگفته باشیم. در هر حال با در نظر گرفتن این مطلب که جمعیت یهودیان در آمریکا 6 میلیون اعلام شده است، شاید اعلام واقعی جمعیت مسلمانان و تبدیل آن به یک اقلیت مذهبی پرجمعیتتر از یهودیان ضمن ناخوشایند بودن باعث تغییرات معادلات مشابهای در آمریکا شود.
تنوع ملیتها و قومیتها در مساجد آمریکا
جامعه مسلمانان آمریکا یقیناً یکی از متنوعترین جوامع مذهبی در آمریکا است. هسته اصلی گروههای تشکیلدهنده جامعه مسلمانان در آمریکا را مسلمانان جنوب آسیا (پاکستانیها، هندیها، بنگلادشیها و افغانها)، عربزبانها (مصری، فلسطینی، لبنانی، یمنیها و 22 کشورعربزبان دیگر) و آمریکاییهای آفریقاییتبار تشکیل میدهند. اکثر مسجد روهای کشورهای جنوب آسیا وعربزبانها از مهاجرینی هستند که در سالهای دهه 1960 و 1970 به آمریکا آمدهاند و در حال حاضر نسل دومیهای آنها برجستهترین نقش را در جامعه مسلمانان آمریکا ایفا میکنند. تعداد نسبتاً زیادی از آمریکاییهای آفریقاییتبار نیز در همین دو دهه یعنی سالهای دهه 1960 و 1970 به اسلام گرویدهاند. سایر گروههای مهم عبارتند از ایرانیها که غالباً از بعد از سال 1979 به آمریکا عزیمت نمودهاند وهمچنین مهاجرین غرب آفریقایی، سومالیاییها و بوسنیاییها که اخیراً به آمریکا آمدهاند .
مساجد آمریکا منعکسکننده تنوع آمیختگی بسیاری از ملیتها، اقوام و نژادهای مختلف مسلمان است. آنچه در این رابطه حائز اهمیت است این است که این تنوع در مطالعات سال 2011 در مقایسه با مطالعات سال 2000 به مراتب بیشتر شده است.
بر اساس مطالعات سال 2011 فقط 3 درصد مساجد در آمریکا به یک گروه قومی خاص اختصاص دارند. این درحالیست که این رقم درسال 2000، بیش از 7 درصد بوده است.
طبق آمار سال 2011 فقط 16 درصد مساجد هستند که 90 درصد یا بیشتر جمعیت شرکتکننده در آنها به یک گروه قومی خاص اختصاص دارند. این درحالیست که این رقم درسال 2000 بیش ار 24 درصد اعلام شده است.
شرکتکنندگان دائمی بیش از 90 درصد کل مساجد در آمریکا، آمیختهای از عربزبانها و مسلمانان کشورهای جنوب آسیا هستند. بخشی از شرکتکنندگان دائمی در حداقل 81 درصد از کل مساجد آمریکا را مسلمانان آمریکایی آفریقاییتبار تشکیل میدهند.
در حالی که روزهای یکشنبه بزرگترین زمان افتراق و جدایی جامعه آمریکاست، روز جمعه و گردهماییهای این روز یکی از متنوعترین زمانها برای جامعه مسلمانان است. بدون شک بخش اعظم این امر ناشی از این واقعیت است که بر اساس آموزههای اسلامی "مسجد به خدا تعلق دارد" و لذا مسلمانان بر خلاف مسیحیان که خود را صد درصد به یک کلیسای خاص متعلق میدانند و تاکید دارند، مراسم عبادیشان حتی به قیمت انجام ندادن در کلیسای دیگری مگر کلیسای خودشان برگزار نشود، مسلمانان ممکن است به دلایل نزدیکی محل سکونتشان نسبت به مسجد خاصی احساس تعلق کنند لیکن این به هیچ وجه به این معنا نیست که احساسشان نسبت به سایر مساجد کمتر باشد. و لذا به ویژه در روزهای جمعه و به هنگام ادای فریضه نماز جمعه، بر خلاف روز یکشنبه مسیحیان، مسلمانان به محض شنیدن صدای اذان فارغ از اینکه به چه مسجدی تعلق داشته یا نداشته باشند در نزدیکترین مساجد به محل کار یا فعالیتهای اجتماعیشان حضور بهم میرسانند.
درعین حال غالب شرکتکنندگان در سه چهارم مساجد در آمریکا آمیختهای از گروههای قومی کشورهای جنوب آسیا، عربزبانها یا آمریکاییهای آفریقاییتبار هستند.
دراینجا ضمن اشاره به کاهش جزیی مساجد آمریکاییهای آفریقاییتبار، لازم به ذکراست که بخشی از این کاهش ناشی از افزایش تنوع مسلمان در مساجد و به نحوی ذوب شدن بیشتر مسلمانان آمریکایی آفریقاییتبار در این مساجد است.
دیدگاههای سیاسی
مسلمانان در مقایسه با سایر مهاجرین کشورهای دیگر سیاسیترند. لوئیس لوگو Luis Lugo سرپرست بخش "مذهب و زندگی عمومی" مرکز پیو Pew ضمن شبیه دانستن مسلمانان آمریکایی به سایر مردم آمریکا و اینکه مسلمانان آمریکا مسلمان و مومن بودن و زندگی در یک جامعه مدرن را در تضاد با هم نمیدانند، بطور کلی دیدگاه سیاسی مسلمانان آمریکا نسبت به مسئله جنگ عراق، افغانستان و در کل جنگ علیه تروریسم را بسیار منفیتر از جامعه آمریکا میداند.
وی ضمن اشاره به دیدگاه جوانان زیر سن سی سال مسلمان آمریکایی و اینکه بیش از یک چهارم آنها حملات و انفجارهای انتحاری با انگیزه دفاع از اسلام را توجیهپذیر میدانند، نسبت به این امر ابراز نگرانی میکند.
اندرو کوهوت Andrew Kohut سرپرست مرکز تحقیقاتی "پیو"Pew نیز ضمن دغدغهانگیز خواندن ایدئولوژی "هدف وسیله را توجیه میکند" میافزاید اینکه 26 درصد از جوانان مسلمان آمریکایی این ایدئولوژی را تائید میکنند میتواند دردسر آفرین باشد.
آزادیهای عقیدتی
پس از حادثه 11 سپتامبر و سیاستهای نئو کانی جورج بوش مسلمانان سختیها و توهینها و رنجهای فراوانی را تحمل کردند. مسایل سیاسی موجود و تندرویهای تبعیضآمیز برخی از گروههای افراطی و افراطیون تندرو مسیحی، و نیو محافظهکاران دولتی و عملکرد آنان در رابطه با مسلمانان در این کشور، مسلمان بودن و مسلمان زیستن درآمریکا را سخت نمود. آنچه به نام آزادی عقیده یا تفکر در آمریکا صحبت میشد در خصوص اسلام و مسلمانان زیر سوال رفت و حتی قرآنسوزی و اهانت به مقدسات در دستور کار قرار گرفت. اگرچه در طول چند سال اخیر از زبانههای آن کاسته شد اما هنوز آثار تبعیض مذهبی در خصوص مسلمانان مشاهده میشود.
نسل اولیهای مسلمانان مهاجر به آمریکا به دلیل عدم شناخت از قوانین و آزادیهای مدنی مندرج در قانون اساسی ایالات متحده و ترس از اخراج و مسایلی از این قبیل، بیش از هر چیز جانب محافظهکاری را پیشه کردند. لیکن این امر بدون هر گونه غلوی در رابطه با تاثیرات انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی مبنی بر بیداری جهانی مسلمانان و مستضعفان و شکستن بسیاری از طاغوتها و بر هم زدن بسیاری از معادلات در رابطه با بزرگبینی و بزرگنمایی آمریکا در میان جوانان مسلمان آمریکا بسیار متفاوت از نسل اولیها و پیشینیان مهاجرشان به آمریکا است.
طبق آمارهای موجود مسلمانان جوان آمریکایی (زیرسن 30 سال) بیشتر از بزرگترهایشان دارای حس مذهبی قوی هستند. آنها بیشتر دوست دارند خود را مسلمان بدانند تا آمریکایی. به عبارتی آنها بیش از پدران ومادران و بزرگترهایشان به هویت اسلامی افتخار و نسبت به آن پافشاری میکنند تا هویت ملی (آمریکایی) خود.
بنا بر آخرین آمار منتشره و نظرسنجی صورت گرفته توسط مرکز تحقیقاتی "پیو"، 65 درصد گروههای سنی سی سال و کمتر مسلمانان دلشان اول با اسلام است و بعد با موطنشان (آمریکا).
به عبارتی قبل ازهر چیز خود را مسلمان میدانند تا آمریکایی. این درصد در کل جمعیت مسلمانان آمریکا به مراتب کمتر و چیزی حدود 47 درصد اعلام شده است.
فعالیتها، مدیریت و قدرت مساجد در آمریکا
- نمودار و نمای تعاملات مساجد در آمریکا طیف وسیع و گستردهای از فعالیتها را شامل میشود.
- ادای نماز: در77 درصد ازمساجد آمریکا روزانه هر پنج نوبت نماز یومیه برگزار میشود.
- مطالعات اسلامی: 83 درصد از مساجد آمریکا دارای کلاسهای مطالعات اسلامی هستند.
- فعالیتهای گروهی و اجتماعی: در 93 درصد از مساجد آمریکا علاوه بر برگزاری نمازهای یومیه، برنامههای گردهمایی و اجتماعات مذهبی و فرهنگی برگزار میشود.
- فعالیتهای تقریبالمذاهب: 79 درصد از مساجد آمریکا دارای فعالیتها و تعاملات بین ادیان و مذاهب هستند.
- برنامههای تبلیغی و جلب و جذب: 63 درصد از مساجد آمریکا در 12 ماه گذشته به منظور پاسخگویی به پرسشهای غیرمسلمانان برنامههای ویژه دربهای باز داشتهاند.
- خدمات اجتماعی: 44 درصد مساجد دارای برنامههای خدمات اجتماعی به جامعه هستند. ضمناً در برنامههای مربوط به امور برقراری عدالت اجتماعی نیز فعالند.
- مدارس تمام وقت: مدارس تمام وقت اسلامی در دهه گذشته از رشد قابل توجهی برخوردار بودهاند. بر اساس اعلام مطالعات صورت گرفته درسال 2011، 32 درصد از مدارس تمام وقت اسلامی در آمریکا دورههای کودکستان تا کلاس دوازدهم و 31 درصد دورههای کودکستان تا کلاس نهم دایر نمودهاند. این درحالیست که این ارقام درسال 2000 به ترتیب 13 و 6 درصد اعلام شدهاند.
تاثیر نوسان آرای مسلمانان
فرید سینزایی Farid Senzai در مقالهای در نیویورکتایمز در ارتباط با تاثیر آراء مسلمانان در انتخابات آتی ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا مینویسد با نزدیک و داغتر شدن تنور انتخابات ریاست جمهوری 2012 نامزدهای جمهوریخواه با توجه به نتایج انتخابات میان دورهای سال 2010 وسوسه شدهاند تا با استفاده از تجربیات چند ساله تبلیغاتی کاندیدای اروپایی برای جلب و جذب آراء رأیدهندگان حمله به اسلام را بطور جدیتری در دستور کار تبلیغاتی خود قرار دهند.
مایکل اسکات مور Michael Scott Moore در مقالهای درهمین زمینه در نوامبر سال گذشته مینویسد تعداد زیادی از 85 عضو جدید حزب جمهوریخواه در مجلس نمایندگان در واقع از طریق همصدایی و پیوستن به ارزشهای سیاسی جنبش حزب تی Tea Party و استفاده از شعارهای ضد اسلامی موفق به راهیابی به مجلس شدند.
نویسنده مقاله ضمن اشاره به اظهارات ضد اسلامی وهشدارهای مکرر رهبران حزب جمهوریخواه و به ویژه نیوت گینگریچ Newt Gingrich و هرمن کینHerman Cain دو تن از کاندیداهای جمهوریخواه در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در مورد مسلمانان مینویسد نیوت گینگریچ در سخنرانی اواخر سال گذشته خود در موسسه اینترپرایز ضمن هشدار نسبت به مسلمانان تاکید کرده است که مسلمانان در صددند تابا دستیابی و نفوذ در بدنه دولت قوانین شریعت را بر آمریکا تحصیل نمایند.
وی معتقد است که نبض حرکتهای رو به جلو تروریسم در واقع شریعت است. او اعتقاد دارد که از بعد از انتخابات میان دورهای سال 2010 به این طرف در نتیجه اظهارات ضد اسلامی برخی از رهبران سیاسی به ویژه رهبران حزب جمهوریخواه خصومتها بر علیه مسلمانان بیشتر شده است.
فرید سینزایی با این مقدمه مینویسد علیرغم کاربرد موثر استراتژی ضد اسلامی در گذشته به نظر میرسد استفاده از این استراتژی در انتخابات آتی ریاست جمهوری خالی از ریسک و خطر نباشد. وی ضمن اشاره به اظهارنظر بسیاری از آگاهان سیاسی و جامعهشناسان فعال در زمینه انتخابات استدلال میکند به احتمال قوی نتیجه انتخابات سال 2012 در دروازه ایالت تعیین خواهد شد. این دوازده ایالت، ایالاتی هستند که اقلیتها و ازجمله مسلمانان در آنجا از نقش حائز اهمیت و تعیینکننده برخوردار هستند.
نامبرده در ادامه میافزاید: درست است که مسلمانان متنوع و فاقد یکپارچگی لازم بوده و در کل درصد کمی از جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند لیکن در مقایسه با سایر اقلیتهای مذهبی از رشد جمعیتی قابل ملاحظهتری برخوردارند. آنها در عین برخورداری از پیچیدگیهای سیاسی و فکری بطور فزاینده و قابل لمسی خود را در تعاملات سیاسی وارد نمودهاند و لذا تمرکز آنها در ایالتهای کلیدی دارای نوسانات آرائیی ازجمله میشیگان، اوهایو، ویرجینیا، پنسیلوانیا، فلوریدا، شیکاگو و ... میتواند در تعیین سرنوشت انتخابات موثر باشد.
نامبرده در ادامه به منظور اثبات استدلالش به بررسی نگرش و نحوه آراء مسلمانان و تاثیر درایالت فلوریدا پرداخته و میافزاید: نتیجه انتخابات سالهای 2000، 2004، 2008 در ایالت فلوریدا را چیزی کمتر از 2 درصد آراء کل آمریکا حلوفصل و تعیین نمود. در سال 2000 در واقع فقط چند صد رأی سرنوشت نتیجه انتخابات جنجالبرانگیز آمریکا را به نقع جورج بوش رقم زد.
تعداد آراء مسلمانان به جورج بوش درسال 2000، چیزی حدود 60 هزار رأی برآورد شده است. این در حالی است که از آن تاریخ تا کنون جمعیت مسلمانان در فلوریدا رشد حائز اهمیتی داشته است. تخمین زده شده است که تا کنون بیش از 30 هزار مسلمان در ایالت فلوریدا جهت شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کرده باشند. از دست دادن یک چنین جمعیتی برای هر یک از کاندیداها غیرقابل جبران است.
خصومتهای لفظی نامزدهای جمهوریخواه ریاست جمهوری و افزایش اسلامهراسی ناشی از حادثه 11 سپتامبر در واقع ضمن بسیج جامعه مسلمانان آمریکا گرایش آنها به تعاملات سیاسی را افزایش بخشیده است.
طبق نظرسنجی دولتی در ایام انتخابات میان دورهای بیش از 60 درصد از رأیدهندگان ثبتنام شده مسلمانان درفلوریدا عملاً در رأیگیری شرکت کرده و آراء خود را به صندوقها ریختهاند. نظرسنجی مذکور همچنان بیانگر این واقعیت است که دو نفراز هر سه نفر مسلمانان آمریکایی خواهان و خواستار وحدت سیاسی بین مسلمانها بوده و احساس میکنند مسلمانها باید بطور بلوکه و دستهجمعی به یک حزب و کاندیدای خاص رأی دهند.
نویسنده در پایان و در نتیجهگیری کلی مینویسد:
لفاظیهای خصومتآمیز و اسلامهراسی به عنوان یک تاکتیک، ممکن است در برخی از نقاط کشور کاربرد داشته باشد، لیکن کاندیداها باید بدانند این تاکتیک ممکن اسـت آنها را به پرداخت هزینههای گزاف در میدان نبرد در ایالتهای حیاتی مجبور نماید.
اولین گام سیاستمداران هر دو حزب این است که به جای نادیده گرفتن، و بیتوجهی به مسلمانان، دست آنها را بفشارند و به آنها نزدیک شوند. دامن زدن و شعلهور نمودن دشمنیها و خصومت علیه مسلمانان قطعاً یک تاکتیک پرمخاطره و پر ریسک است.
این استراتژی یک استراتژی کوتهبینانه است و به آسانی میتواند نتیجه معکوس دهد. در یک جامعه کثرتگرا که یکی از دستاوردهایش تحمل و آزادی مذهب است و از این بابت به خود میبالد، تشویق اینگونه خصومتها نسبت به یک گروه خاص با معیارهای ارزشی آمریکا متناقض است.
فرید سینزایی، مدیر پژوهش موسسه سیاستهای اجتماعی ودرک، Institute for Social Policy and understanding است. گزارش تازه این موسسه بیانگر این واقعیت است که اقلیتها در جامعه آمریکا به طرز فزایندهای نقش تبیینکنندهای در سیاستهای انتخاباتی این کشور پیدا کرده و ممکن است در انتخابات امسال شگفتی بیافرینند.
یافتههای آماری
- تعداد مسلمانان آمریکا بر اساس آمار سازمانهای اسلامی آمریکا 7 تا 9 میلیون نفر برآورد شده است.
- تعداد مساجد درآمریکا از 209/1 مسجد درسال 2000 به 106/2 مسجد درسال 2011 افزایش یافته است. این رشد 74 درصدی بیانگر رشد قابل ملاحظه اسلام در آمریکا است.
- بر اساس اعلام این مطالعه تعداد شرکتکنندگان مسلمان در اعیاد بزرگ اسلامی از جمله نماز عید فطر از 2 میلیون در سال 2000 به حدود بیش از 6/2 میلیون نفردر سال 2011 افزایش یافته است. شاید استفاده از این رقم افزایش برای تعیین افزایش رشد جمعیت مسلمانان کار کارشناسانهای نباشد. لیکن میتوان تخمین زد جمعیت مسلمانان درفاصله سال 2000 تا 2011 حداقل چیزی حدود 1/1 الی 4/2 میلیون نفر افزایش رشد جمعیت داشته و به مرز 7 میلیون رسیده باشد.
- اکثریت قریب به اتفاق مساجد آمریکا درمناطق متروپولیتن (شهری) قرار دارد لیکن اخیراً به دلایل عدیده و از جمله ناهنجاریهای شهرنشینی به ویژه در شهرهای بزرگ، تراکم جمعیت به خاطر راحتی، امنیت و هزینه کمتر زندگی به حومههای شهر انتقال یافته است. لذا بر همین اساس رشد مساجد در شهرها کاهش و در مقابل در حومه شهرها افزایش یافته است. رشد تاسیس مساجد در حومه شهرها از 16 درصد درسال 2000 به 28 درصد در سال 2011 رسیده است.
- بر اساس اعلام تحقیقات مذکور بافت ملیتی، فرهنگی، نژادی و ... مساجد ازهر زمان دیگر متنوعتر شده است. شاید بتوان گفت فقط 3 درصد مساجد تنها به یک گروه، قوم، نژاد یا ملیت خاص تعلق داشته باشند. در کل بیشتر افراد مسجد رو کمافیالسابق از ملیتهای جنوب آسیا، عربزبانها و آمریکاییهای آفریقاییتبار هستند لیکن اخیراً شمار قابل ملاحظه از مهاجرین جدید از جمله سومالیایی، غرب آفریقا و عراقیها نیز به آنها پیوستهاند.
- افزایش تعداد مساجد شیعی نیز بر اساس اعلام این گزارش به ویژه در چند دهه اخیر چشمگیر بوده است. طبق اعلام مطالعات مذکور 44 درصد کل مساجد شیعی از بعد از دهه 90 تاسیس شدهاند.
- اکثر رهبران مساجد (56 درصد) رویکرد انعطافپذیرانهتری را در آموزهها و تفاسیر خود از قرآن و سنت حضرت رسول (ص) اتخاذ کردهاند. 11 درصد کماکان رویکرد سنتی را ترجیح میدهند. این درحالیست که فقط تعداد قلیلی، کمی بیش از یک درصد دنبالهرو آموزههای سلفی هستند.
- رهبران مساجد، در کل از مشارکت مسلمانان در جامعه آمریکا حمایت میکنند. بیش از 98 درصد موافق و خواهان تعامل بیشتر مسلمانان با نهادهای اجتماعی آمریکایی و 91 درصد معتقدند مسلمانان باید بیش از پیش در تعاملات سیاسی مشارکت فعال داشته باشند.
- اکثریت قریب به اتفاق رهبران مساجد در کل احساس نمیکنند که جامعه آمریکا نسبت به اسلام دیدگاه خصمانه دارد. طبق نظرسنجی صورت گرفته درسال 2011 فقط 25 درصد از رهبران مساجد معتقدند رفتار جامعه آمریکا نسبت به اسلام خصمانه است. این درحالیست که درسال 2000 اکثر رهبران مساجد (54 درصد) دیدگاه جامعه آمریکا نسبت به اسلام را خصمانه میدانستند.